قیمت رایگان!

اشتراک 0 دیدگاه 294 بازدید
برچسب ها زینب شکوهی
دسترسی سریع
ارتباط با استاد
امکان بازگشت وجه

توضیحات

معرفی کتاب آن دورها..زندگی!

مجموعه داستانهای اجتماعی.شامل چند داستان کوتاه به قلم زینب شکوهی

گزیده‌ای از کتاب آن دورها..زندگی!

– می‌تونی بفهمی چی می‌گم؟ درک می‌کنی؟

صدایی نیامد..

– نه، تو هیچوقت نتونستی بفهمی؛ هیچوقت! همیشه یه راهی پیدا می‌کنی تا از زیر بار مسئولیّتات شونه خالی کنی؛ همین عصبیم می‌کنه، داغونم می‌کنه.خسته شدم از بس اینارو تکرار کردم. چه فایده؟! نخوای گوش بدی نمیدی؛ ازبس غُدّی، یه‌دنده‌ای، لجبازی..  باز هم سکوت..

– دستام داره می‌لرزه، تمام تنم داره می‌لرزه، از بس.. از بس..گوشی را گذاشت، آرام روی مبل نشست و گریه کرد؛ یک‌هو هِق هِقش بلند شد.به خودش که‌ آمد، روبه‌روی گاز ایستاده بود. درِ قابلمه‌ را برداشت، داخلش را نگاه کرد؛ حالش به هم خورد، عقّش گرفت و به سمت دستشویی دوید.چند لحظه بعد روی تخت دراز کشیده بود و به سقف نگاه می‌کرد. هنوز اشکها به سمت چانه‌اش روان بودند، اما کمی آرامتر شده بود: «هیچ میدونستی به خدا می‌گفتم اگه قراره نخوامش اصلا بهم نده! باید وقتی میخوامش بهم بدیش؛ باید دوسش داشته باشم، عاشقش باشم، هیچ وقت نخوام که از دستش بدم، که وجود نداشته باشه، که نخوامش، که نباشه!

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “آن دورها…زندگی!”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *