معرفی کتاب «یکی میان زندگی ما راه میرود»
.
تاریخ همواره شیرین است. حتی آنجایی که برای ما تلخ و گزنده است، با گذر زمان شیرینیاش را به رُخمان میکشد. حال اگر آن تاریخ در ظرف رُمان و داستان قرار بگیرد، شیرینیاش ملموستر خواهد بود.
رمان ” یکی میان زندگی ما راه میرود” اثر سمیه عالمی از همین جنس است. رمانی که از سه واقعیت تاریخی در سه زمان و مکان متفاوت شکل گرفته است. حج خونین مرداد ۶۶، جنگ تحمیلی و قوانین داخلِ سازمانی منافقین، سه ضلع مثلث این رمان را تشکیل میهند. سه داستان موازی که هر کدام پتانسیل تبدیل شدن به یک رمان را دارند.
رمان تقریبا رمانی است زنانه و سه زن به نامهای ریحان، شیرین و مارتا، هر کدام به اندازه خودشان بار داستان را به دوش میکشند. یکی در ایران، یکی در بغداد و دیگری در برلین.
کتاب از ۳۱ فصل تقریبا کوتاه تشکیل شده است. با عنوان فصلهایی معماگونه، که در هر فصل زمان به عقب بر میگردد.
رمان با ریتم تند شروع میشود. نویسنده تلاش میکند با همین قلاب و البته دادن اطلاعات قطرهای اما به موقع، خواننده را تا آخر کتاب با خود نگه دارد.
ده دوازده شخصیت موجود در داستان هر کدام کارکرد و حتی لحن مشخصی دارند. بیجهت وارد داستان نشدهاند. برخیها رشد میکنند، بعضیها بد و بدتر میشوند و بعضیها در آخر داستان مات و مبهوت میمانند.
برخی از آنها نماد هستند. فراز و فرودهای زندگی ریحان شخصیت اول داستان، انگار فراز و فرودهای ایران در برهههای مختلف تاریخ است.
هر چه جلوتر میرویم، وجود ریحان گم میشود، پیدا میشود، هاشور میخورد و دوباره خود را به وسط زندگی میکشد. بین این پیدا شدنها و گمشدنها است که احساس میکند یکی میان زندگیاش راه میرود. اصلاً یکی هست که میان زندگی همه ما راه میرود. حال هر یک از ما باید در یابیم در کجای این جهان قرار داریم و قرار است چه نقشی را به اندازه خودمان ایفا کنیم.
در کنار همه اینها دو نکته بیشتر به چشم میآید:
۱. انجام تحقیقات گسترده قبل از نگارش کتاب.
۲. انتخاب همراه با وسواسِ واژهها.
همین مورد دوم یعنی به ریسه کشیدن واژههای مناسب سبب شده که ما شاهد نثری یکدست در سراسر رمان باشیم.
نویسنده کار خوبش را با پایانی دراماتیک، همراه با مواجه شدن شخصیتهای اثرگذار در یک زمان و مکان کامل میکند.
این رمان در ۳۷۵ صفحه توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است.
(به قلم آقای رضا شعبانی)
دیدگاهتان را بنویسید