مفید بود که مفید شد!
به مناسبت روز بزرگداشت “شیخ مفید“
به قلم زینب کثیری
در هر حیطهای میتوان متفاوت بود، متفاوت بودن یک انتخاب است. همه جرأت انتخاب تفاوت را ندارند و شاید قرار هم این نیست که تفاوت انتخاب همه باشد. افراد بسیاری در طول تاریخ به کسب علم دین پرداختهاند که نام تعدادی از آنها در تاریخ ماندگار مانده است. یکی از آنها محمد بن محمد بن نُعمان است. حقیقت اینست که این نام به هیچ وجه شناخته شده نیست و پاسخ به سوال او کیست: نمیدانم است، این نام غریبه است تا زمانی که گفته شود لقب او شیخ مفید است. آن وقت همه متفق القولند: بله؛ شیخ مفید از مفاخر جامعه اسلامی و از محدثان مشهور است. تعداد معدودی از مردم شاید به این نکته واقف باشند که این لقب به شیخ مفید داده شده است. اقوال مختلفی برای چگونگی انتساب این لقب وجود دارد که منظور بحث نیست؛ آنچه مدنظر است توجه به این نکته است که او شایستگی دریافت چنین لقبی را کسب کرده است. او در سال ۳۳۶ یا ۳۳۸ هجری قمری در عراق به دنیا آمد. پدرش معلم بود و قرآن و مقدمات علوم دینی را به پسر آموخت. او به این میزان تحصیلات اکتفا نکرد و به بغداد رفت تا آموزش علوم دینی را تکمیل کند. پیش از تکمیل دورههای علمآموزی توسط شیخ، دو روش فقهی میان شیعیان رواج داشت. یکی روش روایی صرف که فقط و فقط بر روایات تکیه میکرد و هیچ جایگاهی برای عقل انسان قائل نبود؛ روش دوم درست مقابل روش اول قرار داشت و بیش از اندازه به عقل انسان بها میداد و اعتباری برای روایات در نظر نمیگرفت. شیخ مفید پس از تسلط به علوم دینی و بهرهمندی از اساتید مختلف، روش سومی را در فقه پایهگذاری کرد. در این روش اعتدالی به هر دو رویکرد عقلی و نقلی پرداخته میشود. از دیگر شاخصهای منحصر به فرد شیخ علاوه بر روش فقهی میانهرو، تألیفات بسیار او درباره امامت است؛ تا پیش از او شاید به این گستردگی روی مبحث امامت شیعی کار نشده بود. یکی از نکات برجسته در شخصیت شیخ تسلط کامل بر مباحث اعتقادی شیعه است که از او مناظرهگری توانمند ساخت. این توانمندی به حدی بود که حتی مخالفانش تسلط او را تحسین میکردند.نکته جالب توجه اینجاست که شیخ در حدود هفتاد و پنج تا هفتاد و هفت سال زندگی خود شاگردان بهنامی را نیز تربیت کرده است که از آن جمله میتوان شیخ طوسی مولف التهذیب و الاستبصار و سید رضی گردآورنده نهجالبلاغه را نام برد.شیخ مفید نمونهای از عالمان برجسته تاریخ اسلام است که انتخاب کرد نسبت به اعتقادات خود بیتوجه نباشد و مسیری را طرح کند که راهگشای آیندگان باشد.
دیدگاهتان را بنویسید