روایتی کامل از هفتمین سالگرد تأسیس باشگاه ادبی بانوی فرهنگ
گردهمایی بانوان نویسنده به مناسبت هفتمین سالگرد تأسیس باشگاه ادبی بانوی فرهنگ با حضور بانوان نویسنده و علاقهمندان به نویسندگی در تالار سوره حوزه هنری برگزار شد.
در این گردهمایی مرتضی سرهنگی مدیر دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری، علی اکبر شیروانی مدیر انتشارات سوره مهر، علی رمضانی مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران، احسان عباسلو، علیرضا سمیعی، گلستان جعفریان، فاطمه دلاوری پاریزی، فائضه غفارحدادی، ساراعرفانی، نیلوفر مالک، فاطمه شایان پویا، فاطمه نفری، مریم دوست محمدیان و فاطمه سلیمانی ازندریانی حضور داشتند.
رویداد بزرگ بانوی موثر با موضوع نسبت زن و روایت با حضور سحردانشور، گلستان جعفری، فاطمه دلاوری پاریزی و علیرضا سمیعی پیش از گردهمایی بانوان نویسنده برگزار شد.
زن ها می توانند خاطره نگار بهتری باشند
جعفریان در این رویداد گفت: یک زن می تواند جزئی نگر باشد. وارد موشکافی هایی بشود که مردان کمتر وارد آن می شوند. این جزئی نگری زنان در تاریخ شفاهی و روایت می تواند تأثیرگذار باشد. زنها میتوانند خاطرهنگارهای بهتری باشند چون زنها اصولاً قصهگوهای بهتری هستند و این در فیزیولوژی یک مادر هم مشهود است. در اساطیر ادبیات فارسی هم ما شهرزاد قصهگو داریم. قبل از انقلاب با توجه به برنامههایی که دولت برای زنان داشت، زنانی خاص از طبقات مشخص انتخاب میشدند تا عهدهدار مسئولیتهایی باشند که به آنها سپرده شده بود. انقلاب این ممیزی را که از بیرون به زنان نقش میداد برداشت و زنان از همه اقشار وارد جامعه، انقلاب و جنگ شدند. جامعه با زنانی روبه رو شد که صاحب تفکر و اراده بودند و روایت زنانی را شنیدم که به عنوان یک زن بسیار برایم عجیب بود.
روایت های زنانه روایتی علیه استعمار و سلطه است
دلاوری در ادامه این رویداد با بیان مقدمه ای از نگاه غرب به زن در قرون پیشین گفت: محوریت فلسفه غرب کلیدواژه مرد سفید طبقه متوسط است و در فلسفه سیاسی غرب زنان را منفعل میدانند. روایت زنانه، روایتی علیه استعمار و سلطه و روایت مردانه روایت استانداردها است. روایتهای زنان طرح زندگی میکند و از چیزهایی که در روایتهای استاندارد گفته میشود فاصله دارد. ابتدا زنها صرفاً در فضای خانواده بروز و ظهور دشتند، کم کم حضور زنان در جامعه مرئیتر شد و بروز پیدا کرد. نمونههای اولیه حضور زنان در جامعه آسیه و حضرت مریم هستند که با طرح روایت زنانه ایفای نقش میکنند و سلطه و استعمار را به چالش میکشند. در ادبیات معاصر هم سیندخت و فرانک شاهنامه با طرح مادری، استعمار را به چالش میکشند. روایت زنانه، طرح زندگی و تجربه زیسته یک زن است. نوشتار زنانه تضعیف قراردادهای متافیزیکی غربی است.
روایت زنانه وسواس دارد
سمیعی هم گفت: روایت زنانه وسواس دارد، این وسواس به توجه به فردیت و نگاه خاص زنان برمیگردد و اگر زن بودن یا فردیت را مانند یک ایدئولوژی بیان کنیم زیادهروی خواهد شد. مسئله این است که این نگاه نباید جنسیتزده باشد و باید فردیت آن حفظ شود. وسوسههایی در مسیر نوشتن وجود دارد که اگر به سمت آنها برویم و دید ما را را از هدف منحرف کند کل روایت را از دست خواهیم داد. فردیت به عنوان یک ایده یا یک ضرورت درونی است که باید به آن برسیم. در رمان فارسی، تصویری از زن داده میشد که این تصویر نشان میداد زنان در حاشیه و قربانی هستند و باید کاری برای آنها کرد، روایتهایی دیگر روایت دوگانه از زنان بود که یک نیمه فرشتهگون و یک نیمه دیوصفت از آنها ارائه میکرد.
تصویری که در سووشون و جای خالی سلوچ تعریف میشود، تصویر زن استوار و قهرمان است که کار ضروری خود را یافتهاند و این تصویر باید مورد توجه ما باشد. در دوره پهلوی دوم برای استیفای حقوق از دست رفته زنان، آنها را وارد بدنه سیاسی و اقتصادی میکنند. زنی را میسازند که قرار است ظهور و بروز اجتماعی داشته باشد و در پی آن الگویی ساخته شد که قدرت خود را از دربار گرفته بود البته حضور فرهنگی و اجتماعی زنان پشتوانه توسعه فردی هم برای آنان داشت. در حین و پس از انقلاب زنانی ساخته شده و وارد جامعه میشوند که با زنی که قدرت به او اهدا شده بود تفاوت داشت همچنین با زنی که در خانه هم مینشیند کاملاً متفاوت بود. زنانی که در انقلاب و جنگ شرکت میکنند پا به پای مردان و گاهی بیشتر از آنان ایفای نقش میکنند و در جامعه حضور دارند. ما در کنار انقلاب ساختارهای مدرن را پس نمیزدیم ولی میخواستیم با همان ساختارهای مدرن شخصیتها و الگوهای خاص خودمان را ایجاد کنیم. در سووشون و جای خالی سلوچ زن شخصیت اول داستان، در جای ضروری که باید باشد نقش ایفا میکند. کسی که کار ضروری خود را میشناسد و انجام میدهد، موفق خواهد شد و موثر خواهد بود.
برپایی غرفه فروش کتاب اعضای بانوی فرهنگ
در حاشیه این گردهمایی غرفه فروش کتاب اعضای باشگاه ادبی بانوی فرهنگ برپا شده است. در این غرفه کتاب های اِلی نوشته فائضه غفارحدادی، لبخند ماه نوشته سارا عرفانی، مثل نهنگ نفس تازه می کنم نوشته معصومه امیرزاده، لبخند مصطفی نوشته مریم دوست محمدیان، سرقت در میدان صد و یکم و جایی آن طرف پرچین نوشته نیلوفر مالک، آسنا و راز کنیسه نوشته سمانه خاکبازان، برای میلگردها سعدی بخوان نوشته سارا عرفانی، زینب عرفانیان، سمانه خاکبازان، فاطمه سلیمانی ازندریانی، در اسارت نفرت نوشته عطیه سادات صالحیان، از چندهلا تا جنگ نوشته گلستان جعفریان و پلاسما، استاد و قدم های سر به هوا نوشته فاطمه شایان پویا به چشم می خورد.
نوقلم های این باشگاه دور تا دور این غرفه حلقه زده، کتاب می خرند و به یکدیگر قول می دهند در گردهمایی های آینده بانوی فرهنگ کتاب هایشان به چاپ رسیده باشد، برایش رونمایی گرفته و اینجا روی میز فروش کتاب اعضای باشگاه ادبی بانوی فرهنگ باشد.
چراغ راه نویسندگان
سارا عرفانی موسس این باشگاه که هیچ وقت باشگاه را از آنِ خود ندانسته و خود را مادر بی چشم داشت بانوی فرهنگ دانسته برای قرائت بیانیه پشت تریبون می رود تا در هفتمین سالگرد تأسیس باشگاه ادبی بانوی فرهنگ بخواند: باشگاه ادبی بانوی فرهنگ همانقدر که متواضعانه در برابر خالق، پیشانی بر خاک میساید که تاکنون در کنار همه سختیها، اجازهی بالیدن یافته، مفتخر است به این همراهی و همسفری؛ مفتخر است به بودن و حضوری پیوسته و گرم نگهداشتن آتشدانی که گرمایش را از قلم، قدم و قلب یک یک عزیزانش میستاند.
اما ادبیات در این نقطه، قرار است در جهت هدفی بزرگتر که همان شکل دادن هویت جمعی است، ایفای نقش کند و به ما برای رسیدن به رؤیای مشترک جمعی، کمک کند.
این مجموعه، بدون ادعایی در باب خردورزی، سنگینی و تمکین و وقار بدون ادعایی بر آموزش و تربیت و تعلیم به سراغ هر واژهی دیگری برود جز فرهنگ!
امّا این واژه را برگزید تا تبدیل شود به کانونی گرم برای حراست و نگهبانی از دانه دانه پرهای سیمرغ «خردورزی و تعلیم و تربیت» که قرار است در آسمان نوشتن به پرواز درآیند.
باشگاه ادبی بانوی فرهنگ، پناهگاه بانوان نویسنده
در جشن هفت ساله شدن باشگاه ادبی بانوی فرهنگ فقط بانوان نویسنده تهرانی حضور ندارند! بانوان نویسنده ای نیز از نقاط دیگر ایران آمده اند و در تالار سوره حضور دارند. آن هایی هم که به هر دلیلی موفق به حضور در این جشن و گردهمایی نشده اند کلیپی ضبط کرده و فرستاده اند. کلیپ آن ها پخش می شود. این بانوان که از استان های مختلف این ویدیو را ضبط کرده و فرستاده اند بانو را پناهگاه و امید زنان نویسنده معرفی می کنند و تشکر می کنند که بانوی فرهنگ دست آن ها را گرفت و گفت بیا … بنویس …
بانوی سال بانوی فرهنگ
گلستان جعفریان بانوی فرهنگ سال معرفی شد. جعفریان نویسنده کتابهای زیادی در بخش ادبیات پایداری و مقاومت است که در آثارش به زندگینامه شهدا و خانوادههای آنها میپردازد. از مهمترین آثار این نویسنده میتوان به کتابهای پاییز آمد، داستان بلند زندگی امیر سرلشکر شهید «حسن آبشناسان»، چهار فصل کوچ، چه زود بزرگ شدیم (خاطرات شهر جنگی)، شیر صحرا و تیک تاک زندگی اشاره کرد.
رونمایی از پنج کتاب اعضای بانوی فرهنگ
در پایان گردهمایی بانوان نویسنده نیز پیش از بریدن کیک هفت ساله شدن بانوی فرهنگ از پنج کتاب مهربانی گم نمیشود نوشته سارا عرفانی، پلاسما نوشته فاطمه شایان پویا، صدای تاریکی نوشته نیلوفر مالک، خرداد نارس نوشته زهره طالبی علی و پرواز مسکو نوشته زکیه عباسی رونمایی شد.
دیدگاهتان را بنویسید