ما مسلمانان شناسنامهای!
ستوده یارمحمودی دختری که از یازده سالگی در مدارس انگلیس درس خواند، یکی مثل همهی ما مسلمانان شناسنامهای بود. دختر درسخوان و کنجکاوی که تا نوزده سالگی در انگلیس و بعد هم در کالیفرنیا زندگی کرد. ستوده هم مثل همهی بچه پولدارهای اروپانشین، همهی وقتش را صرف انتخاب لباسهای برند و ست کردن آنها بود. ستوده همیشه از خلا بزرگی در قلبش رنج میبرد و همواره در پی رسیدن به منبع آرامش و حقیقت میگشت. گاهی در موزهها گاهی در کنسرتها و مجامع مختلف. ولی روح تشنهاش با هیچکدام از آنها اقناع نمیشد. ستوده نمیخواست مسلمان شناسنامهای باشد. او در قلب کالیفرنیا با حقیقت و قلب دین آشنا میشود و دیگر ستودهای نمیماند. او مجنونیست که زندگیاش را وقف دین کرده.
نثر شیرین و روان کتاب، حکایت از تسلط هدی سادات حامی، نویسندهی کتاب «تولد در کالیفرنیا» دارد.
«تولد در کالیفرنیا» را میتوان آن را به دو فصل کلی تقسیم کرد: فصل اول که شرح مهاجرت 7 ساله دختر تجریش نشین تهرانی به انگلستان به دلیل تحصیل پدر در مقطع دکترا و مصادف شدن این سالها با حادثه 11 سپتامبر است.
در این بخش با سبک زندگی در غرب آشنا میشویم. حتی در موضوعات جزئی مثل گرانبودن قیمت میوه در لندن که نویسنده شرح میدهد چگونه چند ساعتی را در فروشگاهها گذرانده و فقط توانسته برای خانواده 5 نفرهشان یک دانه سیب بخرند.
کتاب اصالت ایرانی دارد و اگر اسم راوی در شناسنامه نیامده بود و یا حتی کتاب به زبانی غیر از فارسی منتشر میشد، باز هم مشخص بود که یک ایرانی مسلمان دارد خاطرات زندگیاش را شرح میدهد.
با سفر ستوده و محمد به آمریکا کتاب وارد نیمه دوم میشود که شرح علاقمندی و شیفتگی ستوده به حدیث کسا و حضرت فاطمه(س) است و آنقدر دقیق و جزیی و لطیف نحوه آشناییاش با این حدیث را شرح میدهد که مخاطب هم از خواندن این علاقهمندی لذت میبرد.
در این بخش نویسنده کتاب کوشیده، مخاطبان را با چالشهای درونی ستوده آشنا کند. اما باید گفت بخش دوم کتاب به دلنشینی و جذابیت نیمه اول نیست. این بخش که حرفهای مهم دینی را میخواهد بیان کند، جاهایی وارد شعارزدگی و کلیشهگویی میشود. گرچه نویسنده تلاشش را کرده تا حرفهای دینی را امروزی بیان کند؛ اما قدرت ادبیات نویسنده در این بخش چندان قوی و دلنشین نیست.
با اینکه کتاب «تولد در کالیفرنیا» به دنبال بیان تحول دینی ستوده و تلاش بی وقفه او برای شناخت عمیق اسلام و تشیع است و اینکه او میخواهد از دین شناسنامهای که دارد اطلاعات کامل داشته باشد؛ اما لابلای کتاب به خصوص زمانهایی که دل او برای ایران، ترافیک و کوچه پس کوچههای تهران تنگ میشود، میتوان رگههای قوی از عرق وطنپرستی خانواده او را دریافت؛ اینکه هیچ جای دنیا مام وطن نمیشود و میتوان به کشور اول جهان(امریکا) مهاجرت کرد؛ اما همیشه خودت را مسافری دانست که باید به آغوش میهن بازگردد.
لحن کتاب تولد در کالیفرنیا صادقانه و صمیمی است و از نگاه یک ایرانی مسلمان تمام عیار به جهان پیرامون ما نگریسته شده دختر جوانی که از کشف کردن، خواندن، مباحثه کردن، مبارزه کردن، سفر رفتن، حتی زندانی شدن در آمستردام هلند نترسیده و اتفاقا از این چالشها استقبال کرده تا بفهمد کجای این سیاره خاکی ایستاده و به عنوان یک ایرانی مسلمان چه رسالتی برعهدهاش گذاشته شده است.
این کتاب در ۱۴۴ صفحه توسط انتشارات عهد مانا وارد بازار نشر شده است.
در بخشی از کتاب آمده است:
پشت صندلی من، پسری با موهای طلایی و صورتی پر از ککومک نشسته بود. از وقتی وارد کلاس شدم، دیدمش که گوشۀ لبش با لبخند شیطنتآمیزی کش آمده. چند دقیقه نگذشته بود که پسرک موطلایی شروع به ضربه زدن به صندلی من کرد. بیاینکه عکسالعملی نشان دهم، تیز روبهرو را نگاه میکردم و دندانهایم را محکم بههم فشار میدادم. اما این صبوری چنددقیقهای بیشتر طول نکشید. به خودم که آمدم دیدم دفترم را محکم به سرش کوبیدهام. همیشه دوست داشتم دخترها همان شیرها و شمشیرهایی باشند که توی شعرها میخواندیم. همانهایی که باید همیشه برنده میشدند و از پسرها کم نمیآوردند. دستهایم را مشت کردم. از روی صندلی بلند شدم و بلافاصله از کلاس بیرون زدم. معلم مراعات تازهوارد بودنم را کرد که برخوردی با من نداشت. اما همین عکسالعمل در برابر رفتار پسری که بعداً فهمیدم اسمش رابین است، باعث شد پسرهای کلاس حساب من را از بقیۀ دخترها جدا کنند.
بهقلم: مریم بهادری
دیدگاهتان را بنویسید