قیمت رایگان!
توضیحات
داستان در مورد دختر نوجوانی به نام ستاره است که در پیِ بزرگ شدن است. ستاره دختری کنجکاو و ساده و پرشر و شوری است که دنبال هویت بخشیدن به خویش در ابتدای دوره نوجوانی است. داستان در فضای سالهای دفاع مقدس روایت شدهاست. جنگ ناخواسته وارد زندگی ستاره و خانوادهاش شده و اتفاقات زیادی برایشان پدید آورده. در این رمان 158 صفحهای مرضیه نفری کوشیده بیشتر مسائلی را که اکثر نوجوانان با آن درگیرند، در دل داستان بگنجاند.
داستان از یک روز سخت برای ستاره شروع میشود. در واقع روزی که ستاره مثل برخی از نوجوانان همسن و سالش دسته گل به آب داده و خرابکاری کرده است و تنبیه میشود. با توجه به شخصیت پردازی خوب نویسنده در طی داستان، رمان میتواند ارتباط مناسبی با مخاطبانِ نوجوان برقرار کند و از این رهگذر خط اصلی داستان ؛«بزرگ شدن» و «مسیر ِشدن»؛ را در دل مخاطب جای دهد.
از جمله جاذبههای داستان احساس نیاز به توجه در ستاره و تمایل به مد و جاذبههای مدرن زیستن برای اوست. ستاره با فرهنگ بودن و مهربان بودن را میپسندد و برایش تفاوتی ندارد که این ملاکها را عمه نگار داشته باشد که خیلی متجدد است یا خانم فهیمی که بسیار مقید و انقلابیست و همسر شهید است. ستاره واقعیتی از بیشتر نوجوانان ایرانی را از دهه شصت تا کنون روایت میکند. و این روایت در دل جنگ و با وجود فضای متأثر جامعه از سادهزیستی و انقلابی بودن واقع شده است. علایق و سلایق ستاره و دوستش نشان میدهد گرچه فضای ایثار و شهادت در جامعه حکمفرما بوده اما خانواده مهمترین نهاد در تربیت صحیح است. در حقیقت نویسنده نشان دادهاست که تربیت نسلهای جوان مهمترین مسئله حتی در زمان جنگ است. و این نگاه شاید بیشتر به خاطر ظرافت نگاه مادرانه به تربیت است.
مادر و پدر ستاره نمادهایی واقعگرا از قشر سنتیای هستند که عموما خود را حزباللهی میپندارند و در عمل دینگریزی ایجاد میکنند. با مقایسه رفتار متقابل پدر و مادر ستاره با خاطرات زندگی مشترک خانم فهیمی و همسرش و عمه نگار و آقا مسعود مخاطب این حق را به ستاره میدهد که بیشتر دوست داشته باشد تا در کنار خانم فهیمی یا عمه نگارش به آرامش برسد
در جریان جنگ و کمکهای پشت جبهه ستاره عاشق پسری به نام مسعود میشود. پسری که او را با آرزوهایش که داشتن زندگیای مثل عمه نگار و شوهرش مسعود بود ربط میداد. و بقول خودش شاید اگر اسم این پسر شیک و مرتب مسعود نبود عاشقش نمیشد! اما اشتباهات ستاره در زندگی و در مسیر بزرگ شدن او را با حوادثی تلخ روبرو کرد و از آن دختر پرشور دختری غمگین ساخت که مدام خود را گناهکار میشمرد و مایوس شده بود.
یکی از خطوط اصلی داستان عشق است. حسی که همیشه بوده و آدمی را چارهای از آن نیست. اما به فراخور زمان رنگ و بویی جدید به خود میگیرد. ستاره هم در سنین نوجوانی بزرگ شدنش را با حسی که گمان میکرد عشق است؛ تجربه کرد. حسی که در برخی از نوجوانان بر اثر کنجکاوی و جذابیتهای دوطرفه ایجاد میشود و خیلی از آنان هم نمیدانند که با این حس جدید چگونه کنار بیایند؟ ماجرای ستاره در نوع خود پاسخ خوبی به این پرسش داده است. فضای رمان دخترانه اما از کلیشه ها به دور است. رمان شبهای بی ستاره در آستانهی چاپ چهارم می باشد.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.