معرفی کتاب «گمشده مجنون»
تقریبا ادبیات هر کشوری با آثار حماسی یا جنگ شروع شده است. جنگها ادبیات و هنر دارند و کشورهایی که سایه هواپیماها را بر پشتبام خانه و کشتزارهایشان دیدند، بعد از جنگ شروع میکنند به نوشتن از این واقعه بزرگ. در جنگ پای انسان در میان است؛ برای همین ادبیات همدمی جز انسان ندارد.
ادبیات جنگ در همه جای دنیا یک ادبیات انسانی است که در هر کشور رنگ و بوی خودش را دارد. این ادبیات در همه جهان بوده است و نویسندگان بزرگی داشته که خودشان در جنگها بودند و بعد حتی نوبل ادبیات گرفتند. درواقع، وقتی هر جنگ شروع میشود جنگ سرباز و قهرمانانش را پیدا میکند و وقتی جنگ تمام میشود نویسنده خودش را پیدا میکند. هر سربازی تبدیل میشود به یک نویسنده. گاهی این سربازان، همانهایی هستند که در جبههها حضور دارند. گاهی افرادی هستند که در پشت جبهه فعالیت میکنند و گاهی هم خانواده رزمندهها.
جنگ ما با همه سختیها و تلخیها، انسانهایی را برای کشورمان رو کرد که شناختشان بسیار سخت بود. آدمهایی که دور و برمان بودند و ما خبر نداشتیم آنها الماسهایی در دل کوه هستند که باید کشف شوند. آدمهایی همچون “شهید محمدرضا کارور” که غریبانه زیستند، غریبانه شهید شدند و پیکرشان هنوز هم برنگشته است.
“گمشده مجنون” نوشته مریم عباسی جعفری روایت زندگی شهیدی است ۲۶ ساله با نام محمدرضا کارور که از نخبگان جنگ هشت ساله بود. شهیدی که دل حاج ابراهیم همت را برد، بهطوری که در خیلی از زمانها با هم بودند. حتی در سفر به لبنان به همراه حاج احمد متوسلیان.
کتاب در هشت فصل تدوین شده که عناوین فصول آن عبارت است از : «از کوچه پس کوچههای درده تا قیام خونینِ دشت ورامین»، «نفسهای آخر زمستان»، «غوغایی در دل»، «شروع جنگ تحمیلی»، «خواستگاری»، «زندگی با گردان مقداد»، «زندگی با گردان مالک» و «عملیات خیبر، اسفند ۱۳۶۲».
جعفری در جایجای کتاب ویژگی های بارز شهید را براساس مستندات به مخاطب نشان میدهد. بهخاطر جایگاه و شرایط زندگی شهید کارور، افراد شاخصی همچون شهید همت، شهید عباس ورامینی، شهید عراقی و شهید شاهمرادی، را در فصلهای مختلف میبینیم.
محمدرضا شهیدی بود که حاضر نشد زیر پرچم طاغوت شاهنشاهی خدمت کند و فرار کرد. شهیدی که در کنار کار، شبانه درس میخواند و دیپلم ریاضی گرفت. شهیدی که خود را در دل حادثههای زمان انقلاب در تهران انداخت و فعالیتهایی اثرگذار داشت.
فرماندهی گردان مقداد، مسئولیت طرح و برنامه تیپ ۲۷ حضرت محمد رسولالله(ص) و فرماندهی گردان مالک از جمله سمتهایی بود که از سال ۵۹ که در جبهه حضور داشت، برعهده گرفت.
“گمشده مجنون” در بیستمین دوره جایزه کتاب دفاع مقدس، توانست در بخش زندگینامه داستانی، جایزه تقدیری را به دست آورد. انتشارات ۲۷ بعثت این کتاب را در ۵۵۹ صفحه در زمستان سال ۱۴۰۰ با قیمت ۱۳۹ هزار تومان منتشر و روانه بازار نشر کرده است.
در بخشی از کتاب آمده است: حوالی یازده صبح بود که زنگ تلفن خانه پدری محمدرضا توجه همه را جلب کرد. مادر سراسیمه دوید سمت تلفن در حالی که با خودش میگفت: “حتماً از محمدرضا خبری شده.” از آن سوی تلفن صدای شکسته و بغضآلود گفت: “سلام حاج خانم، همت هستم. محمدرضا به آرزویی که داشت رسید. پسر شما خیلی مخلص و متواضع بود و به لیاقتی که داشت رسید و خدا هم خوب پاداشش رو داد. هیچوقت دوست نداشتم به مادری خبر شهادت فرزندش رو بدم، اما محمدرضا هم آسمانی شد.” حاج همت بعد از کمی دلداری تلفن را قطع کرد. حاج همت در آن بحبوحه عملیات خیبر با سفارشهای نصرت الله اکبری، با منزل پدری محمدرضا تماس گرفته و بعد از دلداریهای این مادر به او قول میدهد تا پیکر محمدرضا را پیدا نکند از منطقه باز نخواهد گشت. حاجی به قول خود عمل کرد چون به فاصله چند روز پس از شهادت محمدرضا او نیز به آرزوی خود یعنی شهادت رسید.
بهقلم: رضا شعبانی
دیدگاهتان را بنویسید