گزارش جلسهٔ اول کارگاه کهنالگوهای زن در شاهنامه
فردوسی انگاره زن شرقی که صرفاً وجه عاشقانه دارد و زن شبستان و دربار سلاطین است را نقض میکند.
سید حسین شهرستانی، مدیرگروه حکمت هنر پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی در اولین جلسه ” شناخت کهن الگوهای زن در شاهنامه ” گفت: شاهنامه منبعی برای فلسفه تاریخ است. در بررسی مقایسهای شاهنامه با سایر منظومههای ادبی، اینطور دریافت میشود که فردوسی بهتمام وجوه زنانه پرداخته و انگاره زن شرقی که صرفا وجه عاشقانه دارد و زن شبستان و دربار سلاطین است را نقض میکند.
وی با بیان اینکه بررسی زنان برای دستیابی به کهن الگوها به ترتیب زمانی است تصریح کرد: در راستای بررسی این الگوهای زنانه، مقابله با تیپهای زنانه غیر ایرانی هم صورت خواهد گرفت.
شهرستانی در ادامه افزود: اولین زنان نامبرده شاهنامه ” شهرناز و ارنواز” دختران یا خواهران جمشید هستند که به تملک ضحاک در میآیند. این دو زن در شاهنامه ” پوشیده روی و پاکیزه روی” وصف میشوند. سپس بعد از تملک قصر ضحاک توسط فریدون، ضحاک بهخاطر از دست دادن این دو زن با غیرت، به بام قصر میآید و فریدون را نفرین میکند.
مدیرگروه حکمت هنر پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی خاطر نشان کرد: شهرناز و ارنواز، نوامیس و ذات پوشیده شهر هستند که با از دست رفتن آنها، ضحاک شهر را از دست رفته میبیند. برای حفظ اعراض باید ذات را حفظ کرد. مراقبت از زنان عین برپایی شهر است. به واسطه حضور زنان است که کاخی برپا است. هر چند مردان در کاخ کنشگر و زنان بدون کنش هستند اما زن با بودنش ساختار را حفظ میکند یا به هم میریزد.
شبستانِ ما گر به دست آورند
بر این نامداران شکست آورند
وی تاکید کرد: ناموس در عین اینکه پرستاری میشود، پرستش هم میشود. ( واژه پرستاری و پرستش از یک ریشه و هم معنا هستند)
پن: ناموس به معنی قانون است و دوام هر شهر به قانون آن است.
(به قلم طاهره نجفی خضری)
دیدگاهتان را بنویسید