گزارشی تصویری از مدرسه پاییزه بانوی فرهنگ
مدرسه پاییزه بانوی فرهنگ به زنگ آخر خود رسید. در متن زیر گزارشی از چند کارگاه برگزار شده و ویدئویی از این کارگاه ها در پاییز 1402 آورده شده است.
احسان عباسلو در تاریخ ۱۰ آبان ماه در مدرسه پاییزه بانوی فرهنگ در یک کارگاه نقد ادبی عنوان کرد و گفت: سعی کنید به سراغ قلم هایی بروید که تاکنون دیده نشده اند، کشف داستان هایی که تا به حال خوانده نشده و کشف استعداد هایی که هیچ کس تا به حال به آنها توجه نکرده! اتفاق خیلی مهمی که کانون بانوی فرهنگ این چند ساله الحمدلله دارد رقم میزند،همین است؛ یعنی من فکر میکنم همین رسالت برای بزرگیِ کانون بانوی فرهنگ کافی بود!
وی افزود: ویترین ادبیات را منتقد میچیند،منتقد است که باعث رشد میشود، یعنی توقع و انتظار از ادبیات ایجاد می کند، این ها کارهایی است که منتقد انجام می دهد؛
عباسلو در ادامه اضافه کرد:منتقد است که میگوید این حرف درست را زده و درست حرف زده، این دو خیلی مهم هستند، هم حرف درست را زده و هم درست حرف زده، منتقد است که اینها را تعیین می کند!
ایشان همین طور گفتند : نقد تعیین و تبیین و تعریف هندسه متن است،نقد است که این تناسبات را تعیین می کند، نقد این را می گوید!
وی در پایان افزود:اگر واقعا میخواهید داستان نویس شوید،وقت بگذارید؛ کلاس نقد خیلی به درد شما میخورد! چون به شما میگوید که داستان چه باید باشد!
توقع شما را از داستان تغییر میدهد؛اگر نگاه شما در انتهای هر دوره ای به داستان تغییر کرد،یعنی شما موفق بودید و آن دوره هم موفق بوده!…بنابراین نقد را جدی بگیرید،نقد میتواند این کار ها را با متن شما بکند! و این نقد است که میتواند کار شما را به چشم بیاورد!…
خانم عرفانی: به گزارش باشگاه ادبی بانوی فرهنگ،در کارگاه نقد فیلم مدرسه پاییزه که توسط استاد مهدی قزلی برگزار شد، با بررسی فیلم سینمایی لئون، به مطالب زیر پرداخته شد:
در این کارگاه درباره ی داستان،عمل داستانی،نحوه جایگذاری آن بر روی زمینه، دانه گذاری، منطق داستانی و قاعده تحلیل اشاره شد!
قزلی گفت: هنر اصولا عرصه مهندسی آیات و داستان نویسی هنر مهندسی صحنه پردازی است!
وی افزود: هنر مدیریت تعداد کلمات بر روی انتقال مفاهیم زمینه است.
او در انتها گفت: دیالوگ خوب در داستان پیش برنده است!…
در این کارگاه،همچنین به عوض شدن و معرفی قصه ها در هر سکانس اشاره ویژه ای شد!…
خانم عرفانی: مهدی صالحی عنوان کرد:مافکرمی کنیم که درجلسات ویراستاری باید روی کاری که میخواهیم تمرکزکنیم وحرفه ای جلوبرویم
اما نکته ای که باید یادمان باشد این است که باید ازخودمان سوال کنیم که فرق من به عنوان یک بچه شیعه در دوره غیبت کبری،با دیگران چیست!
وی درادامه افزود: طبق اعتقادی که داریم شاید باخودبگوییم که تاامام زمان نیاید هیچ کدام از اینها محقق نخواهدشد .
اما حضورایشان همچون حضور خورشید در پشت ابرنوربخش هست .
اما راه این است که باید خود را به عنایات امان زمان(عج) وحضرت زهرا(س) ،گره بزنیم.
درادامه صحبت های خود در خصوص زبان وادبیات فارسی به صحبتی ازکنفسیوس اشاره داشت که؛ بزرگترین ظلم ها از ظلم به واژه ها شروع شده است.
واین را بیان داشت که زبان فارسی در حال انحطاط است.
همچنین به روند ابلاغ وهدایتگری پیامبر اشاره داشتند.
که طبق شرایط وکاری مرحله ودارای مراتب بوده است .
واشاره داشت که زمانی میشود از روی کلام افراد را تفکیک کرد .
وهمچنین درپایان به این مورد که از نگاه دیگر می توان گفت که فرم ونوع بیان مهمتر از مفهومی است که شخص می گوید، اشاره داشت .
والبته به اینکه در مرحله بازنگری و ویرایش
به این اذعان داشت که باید به سوالات متعددی پاسخ داده شود .
یعنی تولید کتاب یک فرایند جمعی است .
نگارش، پژوهش،ویراستاری و….
خانم سارا عرفانی در کارگاه داستان حماسی ضمن تعریف داستان حماسی در لغت و اصطلاح،عنوان کرد و گفت: داستان های حماسی به دو قسمت تقسیم میشود که یا داستان های متاخر و مصنوع است یا داستان های حماسی اساطیر نوشته شده و آنها اکثرا شعر و نظم هستند،مثال شاهنامه!
وی در تعریف حماسه افزود:داستان حماسه رویارویی خیر با شر است وقتی که خیر آمده که با شر مبارزه کند و برای تقابل خیر و شر تلاش می کند و این شخصیت ظلم ستیز است و یکی از ویژگی های آن این است که خود از این تلاش نفعی نمی برد و ممکن است در نهایت کشته شود!
عرفانی گفت: داستان های حماسی اکثرا ملی اند، دعوایی بین نظریه پردازان وجود دارد که آیا همه داستان های حماسی ملی هستند یانه ؟ ولی واقعیت این است که داستان حماسی باید ملی باشد! داستان حماسی یک حرکت جمعی است،یعنی فردی نیست و هدف آن جمعی است و هدف فردی ندارد. خوب است که به این توجه بکنید که اگر شما متعلق به یک شهری،شهرستانی، استانی و قومی هستید،بروید بگردید حماسه های خود را پیدا کنید!
ایشان اضافه کردند: اگر قرار است داستان حماسی بنویسیم،شخصیت ما بهتر است قابل الگو برداری باشد و بتواند برای مخاطب الگو قرار بگیرد!خوب است که اگر داریم داستان حماسی مینویسیم به شخصیت طوری پرداخته شود که بتواند الگو باشد برای مخاطب ما! ما کلا در داستان نویسیمان ضعف داریم در الگوسازی! یعنی ما داستان را می نویسیم،به تعلیق و کشمکش حواسمان هست،حتی عناصر داستان را در پرداخت شخصیت رعایت میکنیم ولی در نهایت،کماند داستان هایی که شخصیت آنها برای مخاطب تبدیل به الگو شود!
عرفانی در انتها افزود:داستان های حماسی تنها ناظر بر جنگ و پیروزی و غلبه بر دشمن نیست،مفهوم پیروزی در داستان حماسی معطوف به نتیجه ی بلند مدت و نتایج ضمنی از رخداد هم هست. مثلا حماسه ممکن است علمی یا ورزشی باشد؛….
دیدگاهتان را بنویسید