«چکمه ی استعمار پیر بر گلوی ایران!»
به نام خالق مهر
اولین باری که ستاره ی سوووشون در آسمان فرهنگ و ادب ایران درخشید، سال 1348 بود .همان سالی که جلال زندگی سیمین پر کشید و دانشور کتاب را به او تقدیم کرد. مردی که سیمین در سوگش به سووشون نشست.
اقبال این رمان از همان ابتدا بلند بود در سال 1349 به چاپ دوم و سوم رسید و جز یکی از پر شمارگان ترین و ماندگارترین رمان های فارسی در قرن معاصر شد.موضوعی که دانشور روی آن انگشت گذاشته است زخم ناسوری است که هیچ وقت از حافظه تاریخی ملت دردکشیده ی ایران پاک نمی شود.
داستان در زمان جنگ روی می دهد. جهانی دوم است. وقتی که متفقین خاک ایران را اشغال کرده اند و از تمام منابع و امکانات ملی ایران برای اهداف خود سود می برند. در زمانه ای که عزم ملی برای مقابله با این چپاول گران وجود ندارد و مزدوران داخلی هم پا و همپیاله خارجیها، زخم بر تن ملت می زنند.
در تاریخ از قحطی بی سابقه ی جنگ جهانی اول سخن به میان آمده است. گرسنگی جان میلیون ها انسان بی گناه را در ایران می گرفت. در گوشه و کنار شهر و روستا انگار جسد از زمین روییده بود. هیبت های انسانی که پوستی نازک، اسکلت مچاله ی آنها را می پوشاند.این فاجعه به علت خرید بی رویه ی آذوقه از ایران بود.انگلیسی ها به جهت تامین مایحتاج سربازان خود انبارهای کشاورزی ایران را خالی کردند تا بتوانند در خاک ایران دوام بیاورند .ایرانی که در این جنگ لباس بی طرفی پوشیده بود و با هیچ از طرفین جنگ عقد اخوت نبسته بود.
سووشون از این نقطه آغاز می گردد.جایی که زری و یوسف دو شخصیت اصلی کتاب با درد و غم ، ناظر ریخت و پاش بی رویه عوامل حکومت برای خارجی هایِ عزیز کرده هستند.در حالی که انگلیسی ها به رسم جنگ اول جهانی باز هم قصد خرید و خالی کردن انبارهای ایران را دارند.
عروسی دختر حاکم است.نویسنده با آوردن تصاویر بی نظیر همان دردی که شخصیت های اصلی می کشند به مخاطب منتقل می کند.زن های ایرانی که دست در دست افسران انگلیسی می رقصند و شوهران آنها دندان بر هم می سایند؛ حاکمی که برای هم وطن هان خود سینه سپر می کند، تاکمر خم شده و دست بانوی انگلیسی را می بوسد و نان سنگکی بسیار بزرگ که صنف نانوا در روزگار گرسنگی و بیماری مردم به حاکم پیشکش کرده اند.در همین مراسم گره داستان شکل می گیرد. روباه پیر استعمارگر به تسلیم حاکمان ایران راضی نیست؛بلکه تسلیم و سر فرود آوردن همه ی مردان ایرانی را می خواهد! انگلیسی ها از یوسف و بقیه ملاکین حوالی شیراز می خواهند که آذوقه ی خود را به آنها بفروشند.
در جایی یوسف به برادرش می گوید بگذارید لا اقل یک نفر در برابر آنها مقاومت کند تا نگویند ایران از مرد خالی شده است!
در ادامه، داستان به خانه ی زری و یوسف وارد می شود و با یافتن خط سیر اصلی داستان که استعمار ستیزی خانواده یوسف است، ادامه می یابد.کشمکش های داستان زیبا و جذاب پرداخت شده است به نحوی که مخاطب دوست دارد بیشتر و بیشتر از آنها بداند و بخواند.
خانه زری و یوسف یک خانه باغ سنتی در شیراز است. داستان علاوه بر چیدمان صحنه های شهری و روستایی به معرفی آدم هایی که در مسیر اتفاقات نقش دارند می پردازد.پای ایل قشقایی و کهکیلویه و بویر احمدی نیز به داستان باز می شود و از ظلمی که دولت ایران و بریتانیا به آنها می کنند،سخن می رود.
نقطه قوت دیگر سووشون ایرانی بودن تمام عیار آن است.در هر بخش از داستان رد پای اسطوره های ایرانی به خوبی دیده می شود اگر از منظر نماد پردازی به داستان سووشون نگاه بیاندازیم، شخصیت های اصلی و همچنین مکان داستان معنا و مفهومی دارند.نویسنده توانسته است کهن الگوهای ایرانی را در داستانی تاریخی و با اشارات تاریخی بکر و هماهنگ، تلفیق کند و داستانی عمیق پدید آورد. داستانی که خواننده بارها به خواندن آن میل می کند و هر بار با وجوه تازه ای در آن روبرو می شود.
سووشون داستانی است فرای زمان و مکان خودش.داستانی پویا و جاندار که در آسمان فرهنگی ایران ماندگار است .سخن مرحوم دانشور چنان از ته دل بر آمده است که در حال و آینده نیز بر دل هر ایرانی وطن دوستی خواهد نشست. حسن ختام این یادداشت بیتی از لسان الغیب است که در آغاز رمان آمده است:
شاه ترکان سخن مدعیان می شنود
شرمی از مظلمه ی خون سیاووشش باد
به قلم:راضیه بابایی
دیدگاهتان را بنویسید