معرفی کتاب «شهری چون بهشت»
“شهری چون بهشت” عنوان مجموعه داستان کوتاهی است از سیمین دانشور، نویسنده معاصر. این کتاب نخستینبار در سال ۱۳۴۰ منتشر شد.
این کتاب که از اولین آثار سیمین دانشور است، مشتمل بر ده داستان کوتاه میباشد.
داستانهای شهری چون بهشت، عید ایرانیها، سرگذشت کوچه، بیبی شهربانو، زایمان، مدل، یک زن با مردها، در بازار وکیل، مردی که برنگشت، صورتخانه.
عنوان کتاب اسم یکی از داستانها میباشد.
خلاصهای از داستانها
شهری چون بهشت : مهرانگیز کنیز سیاهپوست خانه علی است که برای او از سرنوشتش می گوید و علی عاشق دختر خالهاش نیّر است.
عید ایرانیها: یک خانواده آمریکایی ساکن ایران عاشق حاجیفیروز شدهاند و میخواهند کاری برای او بکنند.
سرگذشت کوچه: زن بیسوادی با همه خوب و بد شوهرش ساخته و حالا که شوهرش پزشک شده و به سر و سامان رسیده سراغ دختر جوان دیگری رفته است.
بیبی شهربانو: زن کوری با دختر و پسرش به زیارت حضرت شهربانو رفته تا مرادش را از او بگیرد.
زایمان: اکرم جزء معدود ماماهای شهر است و در دوران حکومت نظامی به کمک مردم میپردازد.
مدل: لیلی محصل مدرسه هنر است ولی همکلاسی پسرش عاشق او شده و باعث دردسرش گشته است.
یک زن با مردها: دکتر عاشق زنش است ولی می داند این زن با مردان زیادی رابطه دارد.
در بازار وکیل: مرمر دختر اربابش را برای گردش به بازار وکیل آورده ولی از او غافل میشود.
مردی که برنگشت: محترم با دو پسر کوچک چشم بهراه بازگشت شوهرش از سر کار است ولی اثری از مردش نیست.
صورتخانه: مهدی بازیگری است که سالها نقش سیاه را در تئاتر بر عهده دارد.
در بخشی از کتاب آمده است:
من عشق را مثل تو رمانتیک ندیدهام. من عشق را به بند ناف آویزان دیدهام. حتی عشق را بخیه زدهام. عشق را دیدهام در حال خونریزی که هر چه ارگتین بزنی خون بند نیاید. عشق را دیدهام در ترس، ترس از پدر و مادر، ترس از زن و بچه، ترس از آبستنی. عشق را دیدهام در سقط جنین. عشق را دیدهام در چاقو که به سفیده ران خورده. آن هم برای یک لنگه آبروی همدم دندان طلا …
این کتاب در ۱۸۱ صفحه توسط انتشارات خوارزمی منتشر شده است.
(تهیه و تنظیم: نازنین جاوید سخن)
دیدگاهتان را بنویسید