معرفی کتاب «روزگار طیبه»
کتاب “روزگارطیبه” به قلم مریم فهیمی در حوزه آثار ادبیات پایداری و از ویترین تازههای نشر جمکران است.
چاپ اول این اثر، در ۳۷۶ صفحه، اواخر زمستان ۱۴۰۱ منتشر و راهی بازار کتاب شد.
خانم فهیمی که زبان داستان را برای روایت خود برگزیده، در برشی بلند، قصه زندگی تا شهادت طیبه و مرتضی واعظی،ابراهیم و فاطمه جعفریان را با محوریت شخصیت “طیبه” به رشته تحریر کشیده است.
از نظر من طرح جلد در تناسب با محتوا، موفق بوده و نام کتاب هم در اولین قدم مخاطب را جذب میکند.
همچنین انتخاب زاویهدید دانایکل از سوی نویسنده، هوشمندانه و موجب حفظ انسجام روایت تا پایان کار شده است.
کتاب “روزگار طیبه” از حیث محتوا غنی و شرح برههی حساسی از تاریخ کشورمان در حاشیه زندگی تا شهادت شیر زنیست که روح و جانش، در بستر خانوادهای مذهبی و در سایهسار پدری روحانی، رشد و پرورش یافته بود.
دامان پاک مادر،آموزههای پدر و ازدواجش با مردی مبارز که در بطن عقاید و ارزشهایش، تن دادن به ظلم و گردن نهادن به یوغ ستم ناممکن بوده است، پایان سرخ شهادت را برای او رقم میزند.
نویسنده اثر پس از نشان دادن روزهای کودکی طیبه و چشیدن طعم تلخ فقر ، در کنار شیرینی رفاقت با دوست صمیمیاش صفورا، ازدواج با پسرخالهاش ابراهیم و دگردیسی در زندگی مشترکش با او (به عنوان عضوی از گروهک مجاهدین خلق)..شرح روزهای پر فراز و نشیب همراهی با چریکی مبارز که خیلی زود فطرت پاک و عقاید ریشهدارش او را از مسیر منحرف منافقین جدا میکند..تصویر جنایات منافقین، در گرماگرم روزهای مبارزه و مقاومت دانشجویان انقلابی..
تحمل رنج شیرین مادر شدن در فراق ابراهیم بعد از ناکامیها..هجرتهای مکرر و مخفیانه برای حفظ جان و اجرای اهدافی بزرگ..جدایی از فرزند خردسال، تحمل زندان و شکنجههای ساواک؛ و در آخر شهادت در عاشقانه ترین شکل ممکن.
بدون شک، صحنهمحاصره شهیده طیبه واعظی و همسرش شهید ابراهیم جعفریان، توسط نیروهای دژخیم ساواک و مقاومت او در حفظ حجاب، نقطهی اوج این اثر و یکی از زیباترین تصاویر تاریخ ایران است.
البته اگر با نگاه تکنیکی به بررسی کتاب خانم فهیمی بپردازیم، گفتنیست: هرچند نویسنده با عناصری چون تصویرنویسی و دیالوگ سعی در داستانی شدن نثر و همراه کردن مخاطب تا انتهای داستان داشته، اما متاسفانه، در زبان داستانی باقی مانده و شاهد فرم داستانی در اثر او نیستیم.
همچنین ایشان در جای جای متن، در بیان یک تصویر محدود، بسیار به اطناب افتاده و خواسته یا ناخواسته بیش از حد نیاز،قلم فرسایی کرده است. شاید نویسنده در دفاع بگوید، این کار من تعمدی بوده، اما قبولش منطقی نیست.
نویسندگان عصر حاضر باید این حقیقت را بپذیرند که مخاطب امروز خسته و ملول است و تنها، نثری پویاست که میتواند او را سر ذوق بیاورد و تا صفحهی آخر مشتاق نگه دارد.
بهقلم: طاهره ساکی
دیدگاهتان را بنویسید