“زیر طاق داستانها” مروری بر زندگی سوسن طاقدیس

مروری بر زندگی و تعدادی از آثار «سوسن طاقدیس» به مناسبت زادروز او
به قلم ریحانه عارفنژاد
درست یادم نیست که اولینبار کِی اسم «سوسن طاقدیس» را شنیدم. اما میدانم اولین داستانی که از او خواندم، «قدم یازدهم» بود. البته راستش را بخواهید از این بابت هم زیاد مطمئن نیستم! سوسن طاقدیس به قدری پرکار بود که بعید نیست خیلی پیشتر از قدم یازدهم، اثر دیگری از او خوانده باشم و یادم نیاید. نام او برای اهالی ادبیات کودک و نوجوان خیلی آشناست و بچههای زیادی با داستانهایش بزرگ شدهاند.
سوسن طاقدیس در هفدهم بهمن سال ۱۳۳۸ در شیراز به دنیا آمد. از کودکیاش عاشق قصهبافی و داستانسرایی بود. هنوز حتی خواندن و نوشتن هم بلد نبود که یکبار از رادیو، مطالبی دربارۀ «ویکتور هوگو» و سرگذشت و آثارش شنید. نمیدانم محتوای برنامه دقیقا چه چیزی بود؛ اما توجه او را خیلی بیشتر از قبل به نویسندهها و دنیای داستانها جلب کرد. بعدتر هم که سواد دار شد و خودش میتوانست بخواند، خواندن قصهای در کیهان بچهها او را تشویق کرد تا خودش هم داستانی بنویسد. یکی از بزرگترین انگیزههای او هم برای قصهگویی، در همان سن کم و در هفت، هشتسالگیاش ایجاد شد. مادرش سر کار میرفت و زمانی که خانه نبود، سوسن برای بقیۀ بچهها داستان میبافت تا آرام بمانند و بهانهگیری نکنند.
به شوق نوشتن
عشق به کلمات و ادبیات، او را در سن نوزدهسالگی از شیراز به تهران کشاند. در پایتخت دسترسی بهتری به کتابها و نویسنده های دیگر داشت و این شهر بزرگ میتوانست به او در کوتاه کردن مسیر نویسندگی اش کمک کند. همان سالها بود که داستان «بابای من دزد بود» او توجه سردبیر وقت کیهان بچه ها را به خودش جلب کرد و داستانش در مجله منتشر شد. یعنی با گذشت چندسال، نشریه ای که روزی الهام بخش سوسن بود حالا داستانهای خودش را چاپ میکرد! البته کار خانم طاقدیس به داستان محدود نمیشد. او گاهی شعرهایی هم میگفت که در مجلات مختلف کودک و نوجوان منتشر میشدند.
سوسن طاقدیس که فوت و فن داستان نویسی را از خواندن آثار مطرح وطنی و خارجی، مثل ارباب حلقه های تالکین یا موش و گربۀ عبید زاکانی یاد گرفته بود، خیلی زود جای خودش را در ادبیات کودک و نوجوان ایران پیدا کرد. او بچه ها را خیلی دوست داشت و همین علاقه باعث میشد که بیشتر و بیشتر برایشان بنویسد. بعضی از این کتابها هم جایزه های بزرگی برایش به ارمغان آوردند. مثلا کتاب «شما یک دماغ زرد ندیدید؟» در سال 1385 برندۀ جایزۀ پروین اعتصامی شد و کتاب «قدم یازدهم» هم در سال ۱۳۸۶ جایزۀ کتاب سال را دریافت کرد.
یک گوشه از قصهها
حالا که صحبت از کتابهای سوسن طاقدیس شد، بد نیست به همین بهانه مروری بر چند کتاب دیگر این نویسنده هم داشته باشیم:
قدم یازدهم:
قدم یازدهم همان کتابی است که برندۀ جایزۀ کتاب سال جمهوری اسلامی شد. داستانی پرمعنا و جذاب از شیری که نه در جنگل است و در نه صحرا، بلکه گرفتار قفسی در باغ وحش است. قفسی کوچک و تنگ که بچهشیر قصۀ ما طول و عرضش را با تعداد قدمهایش یاد گرفته است. شیرکوچولو میتواند فقط ده قدم در قفس حرکت کند وگرنه با قدم یازدهم، سرش به میله ها میخورد و درد میگیرد. بهتر است از ده قدم جلوتر نیاید، اما اگر یک روز دل به دریا بزند و قدم یازدهم را بردارد چه؟
از این کتاب یک انیمیشن اقتباسی هم ساخته شد که به جشنواره های بین المللی مثل براتیسلاوا و زاگرب راه پیدا کرد.
قایمموشک فیلی:
پیلیپیلیفیلی از بچگیهایش تا حالا که بزرگ شده، عاشق قایمباشک است. پس یک روز دوستانش را جمع میکند تا باهم قایمباشک بازی کنند و حسابی خوش بگذرانند. اما یک مشکل بزرگ وجود دارد: او دیگر بزرگ شده و نمیتواند در جای همیشگیاش، یعنی برکه قایم شود. آبی که قبلا تمام هیکلش در آن جا میشد، حالا فقط تا زانوهایش میرسد. الان که جایی برای مخفیشدن ندارد و سوسیسنجابه هم دارد چشم میگذارد، باید چه کار کند؟
بازی اهریمن:
«صبح فردا برای ایرانیان، طلوع شبی تیره بود. پادشاه، بزرگان را به حضور طلبید و خود را خدای آنان و ایرانیان خواند و خدای یکتای بیهمتا را از خود رویگردان کرد.
آفریدگار بزرگ جهان او را در جهان کوچکش تنها گذاشت…
«بازی اهریمن» حکایت ضحاک ماردوش آن هم فقط در سی صفحه است. ترکیب تصویرگری خوب و روایت دلنشین ماجرا، این کتاب کم حجم را برای بچههای علاقه مند به شاهنامه بسیار جذاب میکند. خواندن دوبارۀ این داستان به قلم سوسن طاقدیس، میتواند حتی برای آنهایی که ضحاک، فریدون و کاوۀ آهنگر را از قبل میشناسند هم دلچسب باشد. البته سوسن طاقدیس قصههای دیگری مثل بیژن و منیژه را هم با همین سبک و سیاق به رشتۀ تحریر درآورده است.
انقلاب و لالهها:
«تو لالهها را دیدهای؟
کبوترها را دیدهای؟
دیدهای که آسمان ایران چه پرستاره شده؟
میخواهم برایت بگویم چه شد که لالهها روییدند.
چه شد که کبوترها به پرواز درآمدند.
چه شد که آسمان ایران پرستاره شد.
میخواهم برایت بگویم چطور در ایران انقلاب شد.»
حالا که تولد خانم طاقدیس اواسط دهۀ فجر و نزدیک سالگرد پیروزی انقلاب است، خواندن «انقلاب و لالهها»ی او در این ایام حتما خالی از لطف نیست. انقلاب لالهها کتاب کمحجم، سبک و بسیار لطیفی است که سرگذشت انقلاب و حوادث آن را تنها در ۶۰ صفحه برای کودکان روایت میکند. لاله و عروسکش شخصیتهای اصلی این داستان هستند. پدر لاله در زندان ساواک به شهادت رسیده است. حالا دخترکوچولوی او در گیرودار جنگ تحمیلی، در دنیای شیرین کودکانه اش درک بهتری از روزهای مبارزه پیدا میکند. انقلاب و لاله ها میتواند گزینۀ بسیار مناسبی برای آشناکردن بچه ها با انقلاب اسلامی باشد.
***
فقط چندسال از درگذشت سوسن طاقدیس میگذرد. او در سال 99 به دلیل بیماری قلبی از دنیا رفت؛ اما با این حال هنوز در داستانهایش زنده است و نسل به نسل برای بچه ها قصه میگوید. او در طول عمرش قصه های زیادی به ما هدیه داد و خوب است که ما هم در روز تولدش، صلوات یا فاتحه ای به او هدیه کنیم.
دیدگاهتان را بنویسید