داستانک «قیام در نیمهی ماه»
15 خرداد 1403
ارسال شده توسط بانوی فرهنگ
ردّ خون از پهلو، روی چادرش راه گرفته بود؛ اما نفس میکشید. طعم فریاد «یا مرگ، یا خمینی» هنوز در گلویش تازه بود. کامیون که از راه رسید، پرتابش کردند میان پیکرهای بیجان و نیمه جان. تا گور دستهجمعی، راه زیادی مانده بود.
مولود توکلی
دیدگاهتان را بنویسید