داستانک به مناسبت رحلت امام خمینی(ره)
14 خرداد 1403
ارسال شده توسط بانوی فرهنگ
«روز ِ رفتن»
صدای خانم مربی بیشتر از دیروز لرزید، وقتی پشت بلندگو گفت:
« بچهها از اعماق قلبتون برای سلامتی امام دعا کنید.»
مریم بغضش شکست و نتوانست «اَمَّن یُجیب» را کامل بخواند. اما من چشمهایم را با گوشهی مقنعه پاک کردم و ذکر را پنج بار خواندم.
من به فردا امید داشتم.
مولود توکلی
#رحلت_امام_خمینی(ره)
#چهاردهم_خرداد
دیدگاهتان را بنویسید