جای خالی سلوچ داستانی به سادگی و لطافت قصهی مادربزرگها
مروری بر کتاب “جای خالی سلوچ”
به قلم نادیا جوینده
مادربزرگ خوشصحبتی داشتم. شبهای بلند زمستان دست میگذاشتم زیر چانهام و محو قصهها و خاطراتش میشدم.
لابلای صحبتهای شیرینش، فشاری که بابت نظام ارباب-رعیتی تحمل کرده بود، کاملا خودنمایی میکرد. ولی بیش از آن، خاطراتِ خندههایشان موقع کار در شالیزار و دوشیدن و زایاندن گاوها برایم دلنشین بود، باورم نمیشد که گوسالهها را هم مثل بچههایشان دوست داشتند. وقتی که از مرغهای کُرچ و جوجهها که بیش از مرغ و خروسهای دیگر، هواخواه داشتند و صفا و صمیمیت همسایهها و اهالی روستا میگفتند من هم انگار داشتم توی کوچههای روستا قدم میزدم.
قلم دولت آبادی درست مثل قصههای مادربزرگها شیرین است. رمان “جای خالی سلوچ” پر از اصطلاحات محلّی و افعالی است با بُن و ریشهی ابداعیِ نویسنده. داستان با نثری وزین و آهنگین پیش میرود. تسلط نویسنده بر متون کهن فارسی و مطالعهی بسیار ایشان در زبانشناسی، بر نثر کتاب تاثیر شگرفی گذاشته است و ما شاهد زبان فارسی فاخری در متن کتاب هستیم، زبانی که خواننده را از حظّ و بهرهی وافری سرشار میکند.
جای خالی سلوچ داستانی است به سادگی و لطافت قصهی مادربزرگها با این تفاوت که از صفا و صمیمیت در روستای زمینج خبری نیست. تنهاییِ مِرگان، قهرمان زن داستان، در کل اثر پیش چشم خواننده است. در صحنههای ابتدایی داستان، مرگان، پریشان از جای خالی سلوچ، به خانهی خان میرود. ولی در ادامه، خان را میبینیم که در مقابل مرگان، طوری رای میدهد و رفتار میکند که قدرت محدود و اعتبار متزلزلش، حفظ شود. جانبداری از مرگان، که هم فقیر است و هم زن، منظور نظرش را تامین نمیکند. سلوچ، گرچه خوشنام است؛ اهل کار است و آنقدر حواسش هست که در اثبات عشقش، خوشهها را شلخته درو کند که چیزی به دختر مورد علاقهاش، مرگان، برسد، اما هنگامیکه تشکیل خانواده میدهد، مرگان را با سه بچه، در شرایطی سخت تنها میگذارد و هر یک از فرزندان او متاثر از فقر و شرایط سخت زندگی، به طریقی رو به خسران میرود. آنجا گویی هیچ فریادرسی نیست و حتی مذهب هم باریست که مردم روستا به زور بر گردههای خود میکشند.
در رمان ” شازده حمام” از محمد حسین پاپلی هم داستان در فضای روستا و همزمان با دورهی اصلاحات ارضی روایت شده است و مسئلهی فقر و تنگدستی، فصلهای مشترک این کتاب و رمان حاضر است. اما وجه تمایز این دو کتاب همراهی و همدلی روستائیان و صفای جوّ روستایی در کتاب “شازده حمام” است.
با تمام تلخیها اما نثر محمود دولت آبادی خواندنیست و “جای خالی سلوچ” یکی از اثرهای ماندگار در زبان فارسی است. چاپ هفتاد و ششم این کتاب توسط نشر چشمه در ۴۷۰ صفحه منتشر شده است.
دیدگاهتان را بنویسید