تولید قهرمان جذاب در داستان
همه ما نویسندهها میخواهیم در داستان؛ قهرمانی دوست داشتنی خلق کنیم. شاید برایتان جالب باشد که بدانید دستورالعملهایی برای دوست داشتنی کردن قهرمان وجود دارد.
من چند ویژگی را برایتان نام میبرم.
۱_شجاعت
شجاعت عنصر کلیدی تولید قهرمان جذاب است. زیرا انسان شجاع دست به کنش میزند و تنها کنش میتواند پیرنگ را پیش ببرد.
نباید تصور کنید که مفهوم شجاعت به جنگیدن در جبهه یا یک صحنه بزرگ خلاصه میشود. این طور تعداد زیادی سوژه را از دست میدهید. رستم در شاهنامه شجاع است اما زنی هم که تصمیم میگیرد با خیاطی شکم بچههایش را سیر کند شجاع است. پس مفهوم شجاعت را بسط بدهید.
۲_جراحت ناحق
اگر بر قهرمان جراحت ناحقی وارد شده باشد دو کارکرد دارد. اول اینکه احساسات مخاطب را در حمایت از خود بر میانگیزاند و دوم اینکه قهرمان را در موقعیتی قرار میدهد که باید کاری کند و برای احقاق حقش دست به کنش بزند.
دقت میکنید که چقدر کنش اهمیت دارد؟
اینکه ژانوالژان به خاطر سرقت نان و فرار از زندان ۱۹ سال حبس باشد،جراحتی ناحق است اما این که یک کارمند را کنار گذاشته و فرد نالایقی را جای او به کار گرفتهاند هم جراحتی ناحق است.
شاید بگویید شجاعت رستم با زن خیاط یا جراحت ژان والژان با کارمند قابل مقایسه نیست.
این شما هستید که اهمیت قهرمان را مشخص میکنید. نوع پرداخت شخصیت داستان توسط شما؛ عمر ماندگاری آن را تعیین میکند.
* لطفا برای تکمیل دستوالعمل پختن قهرمان جذاب به این فهرست صفتهای دیگری اضافه کنید.
(میتونید هم دعا کنید من باز فرصت نوشتن داشته باشم و درباره صفتهای دیگه قهرمان براتون بنویسم)
(به قلم: معصومه امیرزاده)
دیدگاهتان را بنویسید