بایدها و نبایدهای سفرنامهنویسی در خلال کارگاه نقد کتاب” برای میلگردها سعدی بخوان”
کارگاه نقد کتاب”برای میلگردها سعدی بخوان” با حضور سارا عرفانی، فائضه غفارحدادی، فاطمه سلیمانی، سمانه خاکبازان و زینب عرفانیان، نویسندگان اثر و احسان عباسلو، منتقد با همت مرکز آموزش حوزه هنری و همکاری باشگاه ادبی بانوی فرهنگ برگزار شد.
به گزارش مرکز ارتباطات و رسانه مرکز آموزش حوزه هنری؛ کارگاه نقد کتاب «برای میلگردها سعدی بخوان» با حضور سارا عرفانی، فائضه غفارحدادی، فاطمه سلیمانی، سمانه خاکبازان و زینب عرفانیان، نویسندگان اثر و احسان عباسلو، منتقد این نشست در سالن صفارزاده برگزار شد.
احسان عباسلو، منتقد حاضر در ابتدای نشست نقد کتاب «برای میلگردها سعدی بخوان» به اصطلاحات ادبی که به اشتباه در ایران رواج یافته اشاره کرد و در ادامه بحث ناداستان را مطرح کرد و گفت: از دورانی که متون باب شد، دو بحث ورود و عدم ورود تخیل در متن مطرح شد. براساس این تقسیمبندی ادبیات و شعر زیرمجموعه داستان و سفرنامهها و زندگینامههای خودنوشت ناداستان هستند.
وی افزود: در قرن بیستم جراید زیاد شد و اثر ژورنالیسم تخصصی و نوشتار باب شد. در این برهه، قالبها تغییر کرد تا اینکه به دوره پست مدرنیسم رسیدیم. ژورنالیسم اوایل قرن بیستم با پیدایش مدرنیسم شکل گرفت و در ادامه کلانشهرها و جراید بهوجود آمدند. بعد از پستمدرنیسم فضای مجازی مطرح شد که جریان تحولات را بسیار تسریع کرد؛ برای مثال در آغاز زبان ژورنالیستی بسیار خشک بود و بعد بهسمت داستانی شدن پیش رفت. پستمدرنیسم با خود چند ایده آورد که باعث شد ناداستان مطرحتر شود و واقعیتها نزد مخاطب ساخته شوند و به عبارتی محتوا به مخاطب محول شد.
این منتقد با یادآوری اینکه پست مدرنیسم به ارزشها و مضمون اعتقاد ندارد و توجه به فرم را افزایش داده عنوان کرد: هرچه بهسمت قرن بیستم رفتیم، داستانها تعلقات خود را از دست داد و چگونه گفتن اهمیت پیدا کرد و پستمدرنیسم سطح تعامل را مهم دانست تا اینکه فضای مجازی پیدا شد و همه در پی جذب دنبالکننده رفتند و تصمیم گرفتند که خودشان تعامل ایجاد کنند و به عبارتی فضای مجازی به همه صدا داد. در این دوره اصول کنار رفت و بحث سلبریتی پیش آمد و همه علاقهمند به فهمیدن مسائل پشت پرده و و ذهنی و زندگی چهرهها شدند لذا کسانی که میتوانستند بنویسند تابع اصول داستانی پیش نرفتند و فاصله بین داستان و ناداستان بوجود آمد.
وی با اشاره به تفاوت داستان و ناداستان، راستان را بهعنوان میانه داستان و ناداستان معرفی کرد و تاکید کرد: یکسری اصطلاح ایرانیها برای ناداستان مطرح کردند که افسانه و راشینه بود ولی غربیها آن را ناداستان خلاق نامیدند.
احسان عباسلو درباره کتاب «برای میلگردها سعدی بخوان» عنوان کرد: این کتاب پنج نویسنده دارد یعنی پنج نوع نگاه در آن وجود دارد.
این منتقد در ادامه به تاثیر منظر بر نظر اشاره کرد و به نویسندگان حاضر در این نشست گفت: نویسنده سفرنامه باید بیننده خوبی باشد چراکه گاه آنچه میبینید مهم است و گاه آنچه باید ببینید اهمیت دارد. گاه پیشزمینه ذهنی و یک ایده یا یک نظر در ذهن نویسنده باعث رفتن به سفر میشود و براساس آن فرد تصمیم به نوشتن میگیرد.
ویژگیهای کتاب
وی سپس نکات مهم کتاب «برای میلگردها سعدی بخوان» را برشمرد و اظهار کرد: هم راستایی کنشهای فرعی با روایت اصلی، استفاده از طنز در داستانها، ساخت زمینه ذهنی برای مخاطب و ایجاد کنجکاوی در مخاطب، استفاده از عبارات و جملات خاص در زمان نوشتن داستان و بهرهگیری از هیجان و اتفاقات حادثهساز در سفرنامه، مطرح کردن دغدغههای شخصی، لحن مناسب، استفاده از نقل قولها، استفاده از امکانات سفر، اشاره به فیلم و رمانها برای فهم بهتر، صداقت احساسی، خارج کردن مخاطب از خمودگی با کلمات یا اتفاقات، نگاه تازه در داستانها، وارد کردن مخاطب به متن، طبیعیسازی فضا، ورود شخصیتهای واقعی به داستان برای باورپذیری، بازیهای فرمی، از مواردی است که کتاب «برای میگردها سعدی بخوان!» وجود دارد.
عباسلو بیان کرد: شما به عنوان نویسنده میتوانید در سفرنامههایتان داستان فرعی داشته باشید ولی در انتها باید داستانها به معناافزایی رسند تا به درک و فهم بهتر کمک کند. گاه داستانهای حاشیهای یا اتفاقات کوتاه حاشیهای باعث بهانهای برای یک روایت دیگر میشود و این تنوع در متن را بوجود میآورد. گریز به چیزهای مختلف باعث تنوع متنی میشود و خواننده را از خستگی درمیآورد. همچنین آوردن طنز در اثر و در کنار مقولات جدی، اثر را زیباتر میکند.
وی در ادامه به چیزهایی که نویسنده در نگارش سفرنامه باید به آنها توجه کند تاکید کرد و افزود: شما میتوانید از اتفاقات ساده برای لذتبخش کردن متن بهره ببرید. همچنین خوب است که به مخاطب تعلیق دهید و در او زمینه ذهنی بوجود آورید چراکه پیشزمینههای ذهنی که به مخاطب داده میشود خیلی مهم است و خوب است که در جایی از متن مخاطب کنجکاو شود.
عباسلو ادامه داد: هیجان و اتفاقات حادثهساز در سفرنامه خیلی خوب است و آن را خواندنیتر میکند. همچنین نویسنده میتواند از کلماتی که حس هیجان را انتقال میدهد مثل یکباره، ناگهان استفاده کند و هرچیزی که کنش یا توصیف را از حالت فرم و معمول خارج میکند، به داستان بیاورد.
این منتقد در بخش دیگری از سخنانش عنوان کرد: گاه متن لحن مناسب هم میخواهد برای مثال در جایی که بحث غرور ملی مطرح است لحن حماسی داشتن بسیار بجا و جذاب است. در جایی که تشبیه برای فهم بهتر مخاطب کمک میکند یا در جایی که مخاطب نمیتواند آنطور که باید تصویر بسازد میتوان از واسطهگذاری و ارجاع و استفاده از فیلم یا رمانهای دیگر بهره گرفت. همچنین از ویژگی سفرنامهها صادقانه صحبت کردن است.
وی خطاب به نویسندگان حاضر در این نشست تاکید کرد: در هر متنی که مینویسید سعی کنید مخاطب را با کلمات یا اتفاقات از حالت خمودگی خارج کنید.
عباسلو در ادامه به فصلی که ازسوی زینب عرفانیان نوشته شده اشاره کرد و افزود: فرم این فصل تازگی داشت و این بخش از کتاب فصلبندی شده است و به متن زمان داده شده است بنابراین بازی فرمی و ساختاری از کارهایی است که میتوان در کتاب انجام داد. گاه تعداد فصول معناساز هستند و بر همین اساس میتوان در فصلبندی هدفمند بود.
وی وارد کردن مخاطب به متن را از کارهای خوب عرفانیان در متن معرفی کرد که با مستقیمگویی با مخاطب همراه است.
نبایدها در سفرنامهنویسی
این منتقد در خصوص مواردی که نباید در نوشتن سفرنامه انجام داد گفت: تضاد مضمونی، لو دادن آینده، استفاده از کلمات سخت، شرح هیجان صحنه از جمله نکاتی است که نباید در سفرنامه آورده شود. در مقابل استفاده از دیالوگ، مهارت تغییر صحنه و پایانشناسی از نکاتی است که باید در نگارش مدنظر قرار داد. پایانشناسی هنر نویسنده است. همانطور که گشایش متن مهارت میخواهد پایانبندی هم مهم است.
در بخش پایانی این نشست، سارا عرفانی بخشی از کتاب «برای میلگردها سعدی بخوان!» را قرائت کرد.
دیدگاهتان را بنویسید