بارشی از جنس برکت
روایتی داستانی به قلم زینب کثیری
به مناسبت شهادت حضرت موسیبنجعفر(ع)
واژههای مظلوم و بیگناه، برای همه، بار عاطفی خاصی دارد. اینکه کسی بدون اینکه مرتکب خلافی شود مورد تنبیه و آزار قرار بگیرد، چه از نظر عقلی و چه از نظر عواطف انسانی قبیح شمرده میگردد؛ هرچند گاهی به سختی میتوان پی به ماجرای اصلی برد و کسی را از اتهامی که متوجه او شده است مبرّا دانست.
او اما مظلوم بود و بیگناه، به طوری که تاریخ، این نکته را تصریح کرده است. در کتاب ارجمند بحارالانوار، جلد ۴۸، صفحه ۲۳۱ آمده است: هارون الرشید به قصد حج به طرف مکه روانه شده بود. قبل از رسیدن به مکه به مدینه آمد. رو به مرقد مطهر رسول خدا (ص) ایستاد و گفت: ای رسول خدا من تصمیمی دارم که میخواهم ابتدا از شما عذرخواهی کنم. میخواهم موسی بن جعفر را زندانی کنم؛ چون او قصد دارد در میان امت تو تفرقهافکنی کرده و خونریزیها بوجود آورد. من برای حفظ وحدت میان امت و جلوگیری از خونریزی ناچارم او را زندانی کنم…
باید تا چه اندازه وقیح باشی که در حرم رسول خدا (ص) بایستی و بیشرمانه این کلمات را به زبان بیاوری! و باید تا چه اندازه مظلوم باشی که وقتی مورد چنین بیحرمتیای قرار میگیری حتی یک نفر به دفاع از تو برنخیزد. صدای هیچکس در نیاید که کسی را که هنوز جرمی مرتکب نشده به زندان نمیاندازند… گیرم که زندانیاش کردید، چرا به دست و پایش غل و زنجیر آهنی میبندید؟… چرا کنار سلول ایشان مجلس لهو و لعب برگزار میکنید؟…
این ماجرا به گواه تاریخ، اولین بار نبود که امام موسیٰ کاظم (ع) را بدون اینکه خلافی مرتکب شوند به زندان انداختند. ایشان در زمان خلافت مهدی عباسی هم به زندان رفتند و هارون الرشید طی دوران خلافت خود بارها امام (ع) را زندانی کرد. روایتی که در بحارالانوار آمده است مربوط به آخرین بار است که ایشان را به زندان انداختند و سپس بعد از ۴ یا ۵ سال شکنجههای جسمی و روحی، ایشان را به شهادت رساندند.
در تاریخ آمده است که جرم ایشان دستگیری از فقرا و نیازمندان بوده است. مردمی که همیشه دستهدسته به خانه حضرت (ع) میآمدند؛ عرض حاجت میکردند و دست پُر برمیگشتند. برای همین است که با خواندن این سطرها در تاریخ، طعم مظلومیت و بیگناهی به کام انسان مینشیند. اوج این تلخکامی زمانی است که میفهمی ایشان هنوز هم بابالاحوائج مردم هستند. هنوز هم عده زیادی با توسل به ایشان مشکلات مادی و معنوی خود را برطرف میکنند. دستهایی که خداوند گشاده و دستگیر قرار داده با زنجیر آهنی زخمی و آسیبدیده میشوند؛ اما همچنان برکت از آنها میبارد…
دیدگاهتان را بنویسید