«لبخند مصطفی» عنوان کتاب است که سرگذشت شهید مصطفی نبی‌لو به‌قلم توانمند مریم دوست‌محمدیان را در خود جای داده است.
این کتاب ارزشمند و متفاوت در بیست و هفت فصل و ۱۴۹ صفحه به رشته‌ی تحریر درآمده است.
نشر جمکران با اعتماد به نویسنده و چاپ اولین اثر از این بانوی توانا علاوه‌بر گره‌زدن زلف مخاطب با شهید نبی‌لو، به او این تقلب را می‌رساند که جایی مخصوص از کتاب‌خانه‌تان را آثار آینده‌ی این نویسنده پُر خواهد کرد.
دوست‌محمدیان با قلمی بی‌نقص، خصوصیات شهید را در لابلای کلمات پیچیده و توصیفاتی بی‌نظیر به مخاطب ارائه می‌دهد.

خلق واژه، عبارات و جملات، تفاوت آشکار این اثر با دیگر آثار دفاع مقدسی می‌باشد که به‌صورت یکدست تا پایان آخرین خط، مخاطب را شگفت‌زده می‌کند.
محبوبیت شهید نبی‌لو و سبک منحصربه‌فرد کتاب دست‌به‌دست هم خواهند داد تا این اثر در کمترین زمان به چاپ‌های متعدد برسد.
نکته‌ی قابل توجه و وجه تمایزش با سایر آثار، چینش فصول آن است. به‌طوری که خواننده نمی‌تواند پیش‌بینی کند در فصل بعدی قرار است کدام برهه از زندگی شهید نبی‌لو را خواهد خواند.

کتاب با دو زادیه دید جلو می‌رود. در تعدادی از فصل‌ها مخاطب راوی، همسر شهید است و در فصل‌هایی راوی سوم‌ شخص است. کتاب با زمان حال، بر روی سکوی سیمانی پائین پای مصطفی شروع می‌شود و در انتها هم در زمان حال و در همان لوکیشن به اتمام می‌رسد.

برشی از کتاب: چشم‌های مورب آقاجان هنوز توی سر رقیه_همسر شهید_باز بود که در یکشنبه‌های دورهمی فامیلی، به صفحه‌های قرآن نگاه می‌کرد و با صدای قشنگش، آیه‌آیه به جان همه می‌نوشاند؛ یا موقع نماز، آن عبای چهارفصلش را روی دوش می‌انداخت و پیش‌نماز دورهمی‌های فامیلی می‌شد.
حالا هم هفت‌ماه بود که همه می‌خواستند به رقیه بفهمانند که صفر دایی آن‌ها و آقاجان او مرده و آن چشم و آن صدا و همه جانش در سفیدی کفن، رنگ خاک به خود گرفته. همه می‌خواستند یک خروار صبر را در یک جام بزرگ بریزند و یک‌دفعه به خورد رقیه بدهند؛ اما مصطفی صبر را حبه‌حبه می‌کرد و تلخی آن را به شیرینی، به رقیه می‌چشاند.

تهیه و تنظیم: زهرا قمی‌کردی